صدای پلک
شاعر : محمدحسن همتی
دوباره صبح و باز این دل چه تنگ است به یادش در هوای او چه جنگ است
در این ذهنم پر آشوب و تلاطم صدای پلک چشمش حکم زنگ است
بزن زنگ و بگیر از من دلم را سزای این دل من آه سنگ است
هوایت کرده این دل نازنینم خدایا دوری و دوستی چه رنگ است