قایق کاغذی
شاعر : محمد شیرین زاده
در غروب سرخ آبی
می سازم چند قایق کاغذی
می سپارمشان به دریا
می روند تا نهایت آبی ها
همسفر می شوند با درنا ها
روی امواج خیال
آنقدر دور می شوند ،
از ساحل تنهایی
بلند فریاد می زنم
های قایق ها
تن خود را به دست باد بسپارید
دلتنگی های مرا با خود ببرید
با درناهای عاشق
به سر زمین آفتاب بروید
های قایق ها
شاخه ای از شبنم عشق
و خواب آرام چمن را
از دیوار بلند روز برایم بیاورید
سلام مرا
به پروانه ها و شقایق ها برسانید
های قایق ها
خدانگهدار ...